به گزارش خبرنگار مهر، مازیار میری کارگردان جوان سینمای ایران است که فعالیت سینمایی خود را با فیلم "قطعه ناتمام" در سال 1379 آغاز کرده و در کارنامه هنریاش آثاری چون به آهستگی، پاداش سکوت، کتاب قانون و سعادتآباد به چشم میخورد.
وی امسال در بخش سودای سیمرغ سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر با فیلم "حوض نقاشی" حضور دارد که تا امروز توانسته هم نظر مثبت مردم هم منتقدان را به خود جلب کند.
این فیلم در آمار رایگری از سوی تماشگران نیز رتبه نخست را از آن خود کرده و هم اکنون فیلم صدرنشین آرای مردمی این دوره از جشنواره است.
به همین بهانه با مازیار میری درباره آخرین ساختهاش گپ زدیم.
* "حوض نقاشی" رویهم رفته فیلم خوبی است و بازی شهاب حسینی و پسربچه فیلم قابل دفاع است ولی نگار جواهریان در حد و اندازههای نقشاش ظاهر نشده و همگام با شهاب حسینی نبوده است. نظر شما در اینباره چیست؟ آیا گزینههای دیگری برای این نقش در نظر گرفته بودید؟
- به عقیده من نگار جواهریان به شدت کار سختی انجام داده است. او با وجود اینکه دو تجربه قبلی در این زمینه در فیلمهای "طلا و مس" و "اینجا بدون من" داشته است، با زحمت و هوشمندیای که به خرج داد توانست از نقشها قبلیاش گذر کند و به یک مریم جدید در "حوض نقاشی" برسد.
* با توجه به قابلیتها و نحوه خاص بازی این دو هنرمند، چقدر امیدوارید این فیلم بتواند در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر نظر داوران را جلب کند و فکر میکنید فیلمتان سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول را کسب کند؟
- به طور کل امیدوارم همه اتفاقات خوب برای تمام سینمای ایران پیش بیاید. اما به هرحال باید قبول کرد هر هیات داوری سلیقه خاص خود را دارد و آنها هستند که باید نظر و سلیقهشان را اعمال کنند که این امر ایرادی هم ندارد.
البته امسال خوشبختانه هیات داوران را افراد سینمایی تشکیل میدهند که این موضوع اتفاق فرخندهای است. در کل داوری برای مقطع جشنواره است و این گذر زمان است که تعیین میکند چه فیلمی خوب و چه فیلمی بد است. من تنها جمله ای که میتوانم بگویم این است که هر دو بازیگر نقش اول فیلم من بسیار بسیار زحمت کشیدند.
* خود شما در مقام کارگردان تا چه میزان امیدوار هستید که سیمرغ بهترین کارگردان را از آن خود کنید؟
- در حال حاضر نمی توانم به صراحت پاسخی بدهم زیرا فیلمهای کارگردانان دیگر جشنواره را هنوز ندیدهام اما آرزومندم در جشنوارهای حضور داشته باشم که پر از فیلمهای خوب باشد.
من با "قطعه ناتمام" به عنوان اولین فیلمم در سال 79 وارد جشنوارهای شدم که کارگردانان صاحبنامی نظیر بیضایی، مجیدی، میرکریمی، داوودی و خیلیهای دیگر فیلم داشتند و وقتی که من در آن دوره دیپلم افتخار بهترین کارگردان را کسب کردم برایم بسیار جذاب بود. از این رو امیدوارم در جشنوارهای حضور داشته باشم که پر از فیلم های خوب است.
* جنس فیلم "حوض نقاشی" به گونهای است که موسیقی میتوانست خیلی به کار آن بیاید ولی ما اینجا شنونده موسیقی تاثیرگذاری نبودیم.
- بنده به جد علاقهای به ساخت موسیقی ملودرام برای فیلم نداشتم بلکه دوست داشتم موسیقی بخشی از صدای باندهای سالن فیلم من باشد که این امر برای آهنگساز بسیار کار دشواری است.
* "حوض نقاشی" داستان خانوادهای است که به دلیل کمتوانی ذهنی والدین، پسرشان با آنها دچار چالش میشود و در پایان همه چیز دوباره بر مدار صلح و دوستی قرار میگیرد در حالی که مشکلی که شما در فیلم طرح میکنید هر لحظه میتواند در زندگی این خانواده بروز یابد. چرا پایان باز را برای کارتان انتخاب نکردید؟
- من فکر می کنم اکنون نیز پایان فیلم باز است. اگر دقت کرده باشید مادر و پدر تا پایان داستان قدمی به جلو بر نمیدارند و در سکانس پایانی نیز این فرزند خانواده است که موتور را حرکت می دهد، گویی اوست که برگشته و حالا والدین این دو نفر شده است.
* اتفاقا به همین دلیل است که میگویم فیلم پایان مشخصی دارد.
- البته تا کنون من چندین پایان مختلف از زبان مخاطبان فیلم و بر اساس برداشتشان از اثر شنیدهام و این امر برایم جذاب بود که هر کس آنگونه که خودش دوست داشت فیلم را تمام کرد.
حداقل به جرات میتوانم بگویم پایان داستان به گونهای است که مخاطب نتیجه خود را میگیرد؛ اما این نتیجهگیری به گونهای است که فرد زمانی که سینما را ترک میکند حالش خوب خواهد بود.
* از همان زمانی که قرار شد شما این فیلم را با همکاری حوزه هنری بسازید و تا امروز که فیلمتان در جشنواره حضور دارد و در صدر آرای مردمی قرار دارد، حرف و حدیثهای زیادی درباره این همکاری وجود داشت و منتقدان امروز حوزه هنری قصد تسری این اختلافات به فیلم شما را هم داشتند. شما چطور با این مسایل رو به رو شدید؟
- من فکر نمیکنم ساخت "حوض نقاشی" و همکاری من با حوزه هنری سینما را نابود کرده است بلکه کسان دیگری هستند که این سینما را نابود میکنند و می خواهند اهالی هنر را مقابل همدیگر قرار دهند.
این خواسته غیرمعقولی است که به طور مثال من از یک کارگردان بخواهم با این یا آن ارگان کار نکند. در حال حاضر در صنفهای خودساخته افرادی هستند که فیلمنامهها را سانسور می کنند و می خواهند آن چه را که خودشان دلشان میخواهد ساخته شود و خیلی از دوستانم هم با آنها کار میکنند و هرگز به خودم اجازه نمیدهم به آنها بگویم چرا با چنین صنفی کار می کنید.
من برای انتخاب همکارانم احترام قائلم چون معتقدم هر فیلمسازی فیلم خودش را میسازد. ما در پی همین حاشیهها چندین جلسه با دوستان در حوزه هنری داشتیم و در نهایت هم من کاملاً فیلم خودم را ساختم و آنها وظیفه سرمایهگذاری را برعهده داشتند.
* پس برخلاف برخی اظهارنظرها حوزه هنری دخالتی در متن فیلمنامه و روند ساخت اثر نداشت.
- حوزه هنری هیچگاه در ساخت این فیلم دخالت نکرد.
به نظر من همه این اتفاقات و حرف و حدیثها با این هدف است که افراد مقابل هم بایستند اما من همیشه معتقدم باید با هم گفتگو کنیم تا سینما پابرجا بماند. عوامل "حوض نقاشی" و حوزه هنری علاقهای به از بین بردن سینما ندارند بلکه همه ما میخواهیم فیلمی بسازیم که حرفی برای گفتن داشته باشد.
------------------
گفتگو از تینا خدامی
نظر شما